هنرهای تجسمی که به آن گاهی هنرهای بصری یا دیداری نیز گفته میشود، آن گروه از هنرهای مبتنی بر طرح است که مشخصاً حس بینایی را مخاطب قرار میدهند. هنرهایی چون نقاشی، خوشنویسی، مجسمهسازی، طراحی، عکاسی، گرافیک، طراحی صنعتی، معماری و طراحی داخلی و همچنین هنرهای مشتق از آنها از این دستهاند
در حال حاضر و در کاربرد کنونی، هنرهای تجسمی شامل هنرهای زیبا و هنرهای کاربردی است، هنرمند تجسمی بهشخصی اطلاق میگردد که در زمینه هنرهای زیبا، هنرهای دستی و هنرهای کاربردی فعالیت میکند.
صنایع دستی اصفهان
مبانی هنرهای تجسمی:
یادگیری و فراگیری مبانی هنرهای تجسمی یکی از ضروری ترین نوع آموزش برای کسانی است که در رشته های هنرهای تجسمی و یا سایر رشته های هنری فعالیت دارند.
مبانی در واقع الفبای هنره! بدون اون هیچ اثر هنری ( از نوع قابل تحمل ) شکل نمی گیره، اصولاً به عمد و یا غیر عمدی همه کسانی که کار هنری می کنن از این الفبا استفاده کردند.
تعریف کتابی که هممون شاید صد بار خونده باشیم: همه هنرهایی که به صورت بصری ارائه یا دیده می شوند و با تصویر سر و کاردارند، اصول و مبانی مشترکی دارند که «مبانی هنرهای تجسمی» یا «مبانی هنرهای بصری» نامیده می شوند.
با یادگیری این فن کاربردی علاوه بر ارائه کارها به صورت قابل تحمل تر به درک درست و بهتری از آثار هنری می رسیم. همین طور دست مایه اصلی تجزیه و تحلیل آثار هنری ، یادگیری مبانی هنرهای تجسمی ست و علاوه بر اون به درک بهتره آثار مدرن و جستجوی ایده هنرمند کمک شایانی می کنه!
این اصول ساده ، درعین سادگی فراگیری، به کارگیری نسبتاً دشواری داره که با کمی تمرین و ممارست به شرطی شدن شما در کارهاتون کمک می کنه! کمی بعد بدون اینکه به این اصول و نحوه به کار بردنش فکر کنید، ناخوداگاه ازش استفاده می کنید .
با دقت در آثار هنر ی گذشته ( تمامی آثار هنرهای تجسمی) در می یابیم که هنرمندان کلاسیک گرچه با چنین عنوان قلمبه سلمبه ای سر و کار نداشته و مجبور نبوده کلاسهای تئوری خسته کننده مبانی رو تحمل کنند( به امید پاس کردن با نمره ناپلئونی!) اما الحق به جا و درست از اون استفاده کردند؟ دلیلش فقط یه چیزه ! تعمق در طبیعت ، تمرین، تمرین و باز هم تمرین.
بله ! محیط اطراف ما نمونه بارزی است از رعایت کامل مبانی هنرهای تجسمی .
استفاده از کادر، نقطه ، خط، ریتم ، بافت ، رنگ و ........ بدون هیچ کم و کاست و در نهایت ظرافت در محیط طبیعت ما دیده می شود.
ہ
دو اصطلاح «صفا» و «شأن» صفت خطی است که به مرحلهٔ کمال رسیده باشد و پس از سالها تمرین و کارآزمودگی در خوشنویسی پدید میآید در توصیف این دو گفتهاند:
ابن مقله قواعد خوشنویسی را به دو بخش تقسیم کردهاست:
بعد از ابن مقله خوشنویسان دیگری نیز بهتدریج این اصول را گسترش دادند. ابن بوّاب هنرمند دیگری بود که تقریباً یک سده پس از ابن مقله در تکامل این قواعد کوشید. او در ضمن بهکار بستن قواعد دوازدهگانه، با دقت در تراش قلم و انتخاب مرکب و نیز با تربیت شاگردان متعدد در تکمیل اقلام ثلث و نسخ و رقاعہ تأثیرگذار بود. برخی سنجش حروف با میزان نقطه را به ابن بواب نسبت میدهند.
سُفالگری ساختن ظروف با گل است و به ظرف ساخته شده از این طریق سفال میگویند. از مشهورترین سفالینهها میتوان به کوزه و پیاله سفالین اشاره کرد. قبل از رواج شیشه سفالینهها رایجترین مظروفات بشر بودند. مرغوبترین خاک در صنعت سفالگری خاک رس میباشد که بدلیل وجود مقادیر بالای آهن در آن، به رنگ سرخ است. سفالگری از نخستین صنایع بشر میباشد.خاستگاه آن را گر چه به درستی آشکار نیست ولی از روی یافتههای کهن سرزمین باستانی سومر میدانندوالبته به تازگی کشف تمدن جیرفت تردیدهایی در مورد این نظریه ایجاد کرده است/تمدن معروف به کنار صندل که طبق اخرین کاوشها قدمت ان به شش هزار سال پیش میدانندولوحی که در جیرفت کشف شد برای مطالعه به آمریکا وفرانسه فرستاده شد که توسط استادان شیکاگو و پاریس رمزگشایی شد که نتایج نشان داد این منطقه ۳۰۰ سال از خط نوشتاری تمدن شوش قدیمی تر است.
ظرفهای سفالی، شاید یکی از قدیمیترین ساختههای آدمی است.
انسانهای اولیه از آن زمان که به فکر ذخیرهٔ آب و غذا افتادند و به خاصیت چسبندگی و شکل گیری گل رس پی بردند ظرفهای سفالی را به شکلهای گوناگون ساختند.
با گذشت زمان و گسترش زندگی، سفالگری هم تکامل یافت. انسانهای آفریننده با دستهایشان بر ظرفهای گلی نقش و نگارهایی کشیدند و آنها را با رنگهای گوناگون آراستند. هم اینک در اکثر نقاط ایران از جمله در : مند گناباد، لالجین همدان، میبد یزد، شهرضای اصفهان، زنوز آذربایجان، کلپورگان سیستان و بلوچستان، جویبار مازندران و سیاهکل گیلان ظروف سفالین تهیه میشود[نیازمند منبع].
تولید وسایل و محصولات سفال و سرامیک در هر یک از نقاط نامبرده با اختلافی اندک در نوع مواد اولیه، رنگ و طرح تهیه میشود و به همین دلیل محصولات هر ناحیه به خوبی قابل تشخیص از فرآوردههای سایر نقاط است.
مجسمهسازی، تندیسگری یا پیکرتراشی هنر همگذاری یا ریخت دادن به اشیا است و ممکن است در هر اندازه یا با هر سازمایهای (مصالحی) انجام گیرد.
به فرآوردههای این هنر تندیس، پیکره یا مجسمه گفته میشود. هر پیکر سه بعدی که به منظور دارا بودن یک بیان هنری آفریده شده را میتوان تندیس نامید.
البته باید توجه داشت که هر شکل دادنی را مجسمه سازی نمیگویند بلکه باید در ورای ان یک فکر، خلاقیت یا یک نوآوری وجود داشته باشد.
مجسمهسازی و مذهب
یونانیان، خدایان متعدد خود را بصورت مجسمه در معابد خود قرار میدادند و آنها را پرستش مینمودند. مجسمههای سنگی و برنزی بیشماری نیز از قهرمانان خود در میدانها و معابر عمومی میگذاشتند.
مصریان عقیده داشتند که روح هر انسانی پس از مرگ به این جهان بر میگردد و برای اینکه آن روح سرگردان نشود مجسمههایی از سنگ یا برنز یا چوب یا گچ میساختند و در مکانهای امنی قرار میدادند و چون آن مجسمهها کاملاً شبیه اشخاصی که مرده بودند ساخته میشد به عقیده آنان روح به آسانی میتوانست در آنها جای گیرد. افزون برآن مصریان نیز خدایان خود را بصورت موجوداتی در سنگ یا برنز مجسم میکردند و در معابدشان قرار میدادند.
ایرانیان پیش از اسلام، هنگامیکه تمام ملل جز ملت یهود به خدایان متعدد اعتقاد داشتند، دارای مذهبی بودند که به توحید خیلی نزدیک بود. هرودت که ایرانیان دوره هخامنشی را به هم میهنان خود در کتابی با عنوان «تاریخ» معرفی نموده تعجب میکند از اینکه ایرانیان برای خدایان خود معبد و مجسمهای نمیسازند و میگوید آنها برای انجام آیینهای مذهبی خودشان روی بلندیها میروند و خداوند خود را به این طریق پرستش میکنند.
تصویری که با چیدن منظم و هموار قطعات کوچک سنگهای رنگی یا سفال در کنار هم ساخته میشود موزائیک نامیده میشود. فرهنگستان زبان فارسی برای موزائیک، واژه پارهچین را تصویب کردهاست.
موزائیکسازی یا مُعَرَّقکاری یکی ازانواع هنر ها و از صنایع دستی ایران به حساب می آید.
میناکاری یا میناسازی هنری است که سابقهای در حدود پنج هزار سال دارد و از صنایع دستی محسوب میشود. امروزه این هنر بیشتر بر روی مس انجام میشود ولی میتوان بر روی طلا و نقره نیز آن را به عمل آورد. طلا تنها فلزی است که به هنگام ذوب شدن مینا اکسید نمیشود از اینرو امکان اجرای طرحی همراه با جزئیات و با شباهت هر چه تمامتر بر روی مینا را ایجاد می کند در حالی که میناهای مسین و نقره ای چنین کیفیتی را ندارند. شکلگیری مینا نیز از ترکیب اکسیدهای فلزات و چند گونه نمک در مجاورت حرارت بالا میباشد که رنگها در طول زمان و بر اساس دما بوجود میآیند. امروزه در ایران کانون تولید میناکاری شهر اصفهان میباشد و استادان برجستهای در تولید آثار مینا مشغول به فعالیت هستند.
هنر مجموعهای از آثار یا فرآیندهای ساخت انسان است که در جهت اثرگذاری بر عواطف، احساسات و هوش انسانی و یا به منظور انتقال یک معنا یا مفهوم خلق میشوند.
از مهمترین رشتههای هنری میتوان به هنرهای تجسمی (نقاشی، طراحی، تندیسگری، عکاسی و چاپ)، هنرهای نمایشی (تئاتر و رقص)، موسیقی، ادبیات (شعر و داستان)، سینما و معماری اشاره کرد.